شكوفه بهاري زندگي  من و بابایی باران جانشكوفه بهاري زندگي من و بابایی باران جان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

باران مامان و بابا

به خاطر کم لطفی بعضی ها .........

1392/6/5 15:31
نویسنده : مامان باران
477 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به همه ماماناي گل و مهربــون ،

اين روزا به وبلاگ یکی از دوستان كه سر مي زنم ، مطالب نوشته شده توسط خودم رو تو وبلاگ این دوست عزیز مي بينم ، خب چقدر خوبه كه اين دوستان كه لطف مي كنن و به وبلاگ ما سر مي زنن و هميشه با كامنت هاي زيباشون من رو شرمنده مي كنن ، يه جايي از نويسنده اين مطالب هم تو وبلاگشون ياد كنن ، مامان مهربون من اين مطالب رو با احساس خودم مي نويسم و انتظار اين رو دارم كه شما اگر مي خواهيد از اين مطالب تو وبلاگتون استفاده كنيد حتماً بنويسيد كه از كجا اين مطلب رو كپي كرديد ، به نظر من اين قشنگترين اصل نوشتنه ، البته متاسفانه اين موارد تو كشور ما بيشتر اتفاق می افته ، قانون كپي رايت هيچوقت رعايت نميشه ، ولي چرا ؟؟؟؟؟؟؟

خيلي خوبه ما صداقت داشته باشيم ، چون همين صداقت ما به كودكانمان منتقل مي شود .

دوستای نازنینم به خاطر کم لطفی بعضیعا مطالب وبلاگم رمز دار میشه اما یه رمز ثابت میزارم  و به دوستای

نازنینم حتماً حتماً میگم . 

ماماناي گــل و دوستاي عزيزم لطفاً اصل قانون كپي رايت رو رعايت كنيد   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

مامان مهدیار
5 شهریور 92 17:26
سلام فاطمه جووووووووووووووون

واقعا ناراحت شدم از این بابت

فاطمه جون واقعا ادم نمیدونه به این آدما چی باید بگه

این جور آدما به نظر من کمبود دارن و چون نمیتونن خودی نشون بدن مطالب رو کپی میکنن

فاطمه جون خیلی خوب کاری میکنی مطالب رو رمز دار میکنی
فقط رمزشو به ما منم بدی ها


سلام عزیز دلممممممممممممممممم
خوبی ؟ مهدیار نازنینم خوبه ؟
واقعا نمیدونم چی باید بهشون بگم البته یکبار بهش تذکر دادم ولی افاقه نکرد ، بله شما که عزیز منی مگه میشه رمز بهتون ندم
مهسا مامان نورا
5 شهریور 92 19:45
عزیزم واقعاً! چه کار یه آخه به قولاً این احساس و دلنوشته شماست چرا یکی دیگه این روکپی کنه مهم نیست ناراحت خودت نکن


واقعا با عث تاسفه ، مرسی مهربونمممم به خاطر لطف یکه همیشه به من داری و داشتی
فاطمه
6 شهریور 92 8:28
سلام مامان باران عزیز
واقعا خیلی ناراحت شدم چون همچین اتفاقی برا بقیه هم افتاده بود و مطالبشون رو رمزدار کردن. حالا ما که همیشه اینجا بودیم و مطالب رو می خوندیم . به ما هم رمز میدین مامان مهربون ؟


سلام به روی ماهت عزیزم
واقعا دیگه هیچ کاریش نمیشه کرد
شما که عزیز منی مگه میشه بهتون رمز ندم
شیما مامان درینا
6 شهریور 92 9:42
فاطمه عزیزم سلام باورت نمیشه که چقدر از این موضوع ناراحتم چند روز پیش به وبلاگی سر زدم که مطالبش کاملاً برگرفته از مطالبت بود و حتی عنوان پستها هم کپی شده بود .
من که نوشته های دوست خوبم و انقدر با علاقه میخونم که حفظ میشم با دیدنشون تو یه وبلاگ دیگه واقعاً دلم گرفت به خاطر همه
اول از همه به خاطر کودکی که یه فرشته اس و مادر این فرشته سعی داره با تقلید از بقیه محبت مادری رو براش به ثبت برسونه و این آینده ی ارتباطی و رفتاری خوبی رو برای من ترسیم نمیکنه
دلم گرفت برای خود همون مادر که استعدادی تو نوشتن نداره حتی پر از غلطهای املایی مینویسه و اصرار داره برای خاطرات فرزندش از واژه های ادبی نا ملموس استفاده کنه
و برای تو دوست خوبم که میدونم به هر حال مسئله ناراحت کننده ایه هر چند که با آرامش و متانت و مهربونی همیشگی ات این موضوع رو هم مدیریت میکنی .
در نهایت میگم باران نازم عاشقتم و میخوام وقتی بزرگ شدی بدونی جنس نوشته های مامان فاطمه برای تو خیلی خاصه و شبیه هیچ کس نیست و فقط و فقط مخصوص خودش و خودته


شیما جونممم از اینکه انقدر با دلگرمی و مهربونی همیشگیت منو اروم می کنی و از حرفای قشنگت بگم که انقدر به دلم میشینه که چند بار تو ذهنم مرورش می کنم ، واقعا نمیدونم باید چی بگم هیچوقت دلم نمی خواست وبلاگ بارانم تا این حد محدود باشه اما ....
با توجه به تدکری که بهش دادم اما همچنان به نوشتن نوشته های من پافشاری کرد و منم کاری جز این نداشتم
واقعا هم دلم میسوزه و هم تنها چیزی که خیلی ذهنمو آزار میده اینه که آدما حتی به دنیای کودکانه بچه هاشونم فکر نمی کنن و میخوان اونی باشن که نیستن و چیزی که به کررات این روزا باعث ناراحتیم میشه اینه که دیگه خیلیا شبیه حرفاشون و اعمالشون نیستن آدمایی که فقط تظاهر و حسادت رو یاد گرفتن فقط و فقط چشم و هم چشمی و حسادت واقعا متاسفممم
شیما مامان درینا
6 شهریور 92 9:57
عزیزم خصوصی داری لطفاً
فاطمه
6 شهریور 92 11:22
واقعا از لطفت ممنونم . باران جونمو ببوووسسسسسسسس


فدات بشم عزیزممممممممممممممممممممممممممممم
چشم حتما
مامان مهبد كوچولو
6 شهریور 92 12:53
وااااااااااااااي كه چقدر زشت !!! شروع دوستي من و تو يادته ؟؟؟؟ يه دلنوشته ي زيبا كه اگه اشتباه نكنم عنوانش بود چشمهايم را بسته ام تا تو رو ببينم خيلي به دلم نشست و همون موقع برات كامنت گذاشتم اجازه ميدي توي وبلاگم استفادش كنم و با مهرباني و لطفي كه داشتي اون اجازه رو به من دادي . هيچ موقع اون شروع زيبا رو يادم نميره . اينو اينجا نوشتم كه دوستاني كه كپي ميكنن بدونن اگه اجازه بگيرن و كپي كنن اين نويسنده ي شيوا قلم اينقدر با محبته كه حتما اجازه ميده و هيچ موقع هم دلگير نميشه . خودتو ناراحت نكن باران وقتي بزرگه لطافت نوشته هات رو كه مثل بارون بهاري پاكه رو حس ميكنه و ميدونه كه اين نوشته ها خاص خود خودشه و اينها از دل يه مامان پاك با احساسات قوي مادرانه بر مياد . مي بوسمتون عزيزم و يه دل شير براي اون مامان كپي كننده از خدا خواستارم


عزیز دلمممممممممممم شروع دوستی زیبامون یادمه
تو اصلا بحثت جداست تو عزیز منیییییییییییییییی
واقعا نمیدونم چی باید بگم اما من همیشه اینجا با صداقت برخورد کرد و در عوض ..............
دلم میخواست وبلاگ بارانممممم اصلا محدودیتی برای کسی نداشته باشه اما نشد که نشد
مرسی عزیزم از لطفت و مرسی به خاطر تمام مهربونیات
مامان مهبد كوچولو
6 شهریور 92 13:09
خصوصي
مامان یاسمن و محمد پارسا
6 شهریور 92 13:16



عزیزممممممممممممممممممممممممممم ناراحت نباش بهتون رمز می دم قربونت برم
مامان مهبد كوچولو
6 شهریور 92 13:57
خصوصي
رضوان
6 شهریور 92 15:59
وااااااقعا متاسفم ک نمیفهمن اینجا ی مکان خاصه و مختص احساساته پاک مادرا و بچه هاشونه

اره ب نظر منم رمز دار کنید خییییییییلی بهتره

برای باران نااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااازنینم


قربونت برم مهربونممممممممممممممممم که همیشه با مهربونیت منو شرمنده مکینی عزیزم مرسی به خاطر دلگرمیت دوست خوبم
♥ مامی ملودی جون ♥
6 شهریور 92 23:31
پس شما هم به درد من دچار شدی خدا بگم چکارشون کنه




دقیقاً واقعا نمیدونم چی بادی بگممم


♥ مامی ملودی جون ♥
8 شهریور 92 11:51
فاطمه جون پس چرا نظر من توشون نیست ؟ دوسم نداری ؟


فدات بشممممممم نازنینم هنوز نظرارو تائید نکردک گلممممممممم
مامان اینده یه فسقلی
8 شهریور 92 22:30
جااااانم؟!!!!!!!


عزیزممممممممممممممممممممممممم چرا انقدر تعجب کردی
آرزو
9 شهریور 92 1:58
سلام فاطمع جونم..عزیزم الهی وقتی پستتون خوندم به خدا خیلی ناراحت شدم میدونید که من عاشق قلم پاک و با احساستون.. خدای من این شخص بی عاطفه کی میتونه باشه فاطمه جون ای کاش آدرس وبلاگشو میذاشتید.. تصورشم خیلی دردناک..آخه هدفش چی هدفش از وبلاگ درست کردن فقط و فقط تقلید خوب تقیلد کنه اما نه دیگه از احساس یه مادر عاشق..واقعا برای این جور افراد متاسفم.. فاطمه جونم تو را خدا ناراحت نشیدهمه میدونند این دلنوشته ها از ته دل خودتون و به خاطر همین هم به دل همه میشینه عزیزم کار خوبی میکنی رمز دارش میکنید ااین محدودیت وبلاگتون نیست بلکه حفظ اونه..... عزیزم دوست دارم.... ما را یادتون نره اگه رمز دارش کردید....


الهییییییییییییییییییییییییییی
قربونت برم دوست خوبممممممممممممممم ، از اینکه دوستای مهربونی مثل شما دارم خیلی خیلی خوشحالممم و همین منو خیلی دلگرم میکنه ، واقعا نمیدونم چی باید بگمم اصلا دیدن یه همچین شرایطی واقعا غیر قابل توصیفه اما ....................... مرسی به خاطر دلگرمیت و مرسی از اینکه هستی
شما که عزیز دلمممممممممممممممی فقط آدرس میلتو برام بفرست گلم
آرزو
9 شهریور 92 2:02
فاطمه جونم من چند روزی که لب تابم دست خواهرم،آخه صفحه کیلد لب تابش خراب داده تعمیر چون پایانامه داره نیازش میشد..اینکه من بدون سیستم هستم...الانم دارم از موبایل نظر مدیدم اگه پر از اشکال شرمنده ام دیگه به خانمی خودتون ببخشید


فدات بشم مهربونم
همین که انقدر زحمت میکشی و بهم سر میزنی یه دنیا ازت ممنونممممممم مرسانیا نازنینمو ببوس
مامان ديانا
9 شهریور 92 8:30
عزيزم ناراحت شدم...
اميدوارم ديگه از اين مسائل و اتفاقات برات پيش نياد


فدات بشمممممممممممم مهربونمممم
منم امیدوارممم
آرزو
10 شهریور 92 1:16
سلام فاطمه جونم..ایمیلم را خصوصی میزارم.باران بهاریتون همیشه شاد..از طرف من لپهای نرم ونازش بوسه بارون کنید


سلام به روی ماهت عزیزم
مرسی از لطفت
مامان سونیا
10 شهریور 92 10:55
عجب تا کی من باید به وب دوستام برم و هر روز ببینم یکیشون رمز دار شده متاسفانه به قول شما توی ایران قانون کپی رایت رعایت نمیشه البته کسی هم که مطالب شما رو توی وبش میگذاره به خاطر این هست که حرفهای شما و گفته هاتون حرفهای اونم هست منتها اون قدرت بیان و روی کاغذ اوردنش رو نداره و وقتی حرفهای قشنگ شما رو میبینه و از خوندنش لذت میبره پیش خودش فکر میکنه که این حرفها همونطور که برای خودش زیبایی و جذابیت خاصی داشته حتما برای فرزندش هم خواهد داشت و اون حرفها رو کپی میکنه و میگذاره توی وبش ولی کاش با اجازه و ذکر منبع این کار رو میکرد تا باعث رنجش ما و رمز دار شدن وبتون نمیشد
به هر حال با رمز یا بی رمز دوستتون داریم و اگر رمز بهمون بدید دوست داریم شاهد رشد روز افزون و موفقیتهای بارن عزیز باشیم امیدوارم موفق باشید


واقعا خیلی تاسف باره اما نمیشه کاریش کرد و هرو روزم تعدادشون زیاد میشه و جالبیش اینه که هر چقدر هم که تذکر میدی اهمیت نمیدن ، عزیزمممممممممممم شما یکی از بهترین دوستامی گلمممممممممممممم قربون خودتو و دخمره نازت
فاطمه
10 شهریور 92 11:29
وبلاگ باران جون هم رمزدار شد . مامان فاطمه من ایمیلمو دادم خوشحال میشم به ما هم رمز بدید .


عزیزم ایملتو رو دریافت نکردم خصوصی برام بذار لطفا
مامان آيسو وآيسا
10 شهریور 92 11:53
اي جووونم ماماني مهربون من نميدونم مگه با احساسات يكي ديگه رو دزديدن ميشه به كودك صداقت وعشق ورزيدنو ياد داد
البته اينجا ايران است وهمه چيزززز ممكن
ميبوسمتون هم خودتونو هم باران نازززززززززمو


فدات بشم عزیزمممممممممممممممممم
حالا مثل اینکه میشه با احساسات دیگه زندگی کرد
دقیقاً هر چیزی ممکنه
عزیززم ممنونمممممممممممم از مهربونیت و دلگرمیت
مهسا مامان مرسانا
11 شهریور 92 1:52
رمز جدید رو خصوصی فرستادم عزیزم




مرسیییییییییییییییییییییییی عزیزم
مهسا مامان مرسانا
11 شهریور 92 2:01
عزیزم من رمز ندارم ها ....


عزیزم خصوصی برات گذاشتم
maman armita
11 شهریور 92 3:25
Salam azizam man maman Armita hastam khili vaghta nmitonam biam veblagt chon har kari ke mikonam vard nmisham nmidonam chakar konam dalam baraton tang shode


سلام عزیزممممممممممممممم
منم خیلی دلم براتون تنگ شده
رمزو خصوصی براتون میزارم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
11 شهریور 92 23:27
سلام مامان فاطمه .خصوصی داری عزیزم.
آرزو
12 شهریور 92 3:05
سللام فاطمه جون..
به من نمیدید.]
خصوصی لطفا


الهیییییییییییییییییییی عزیزم برات میل کردم
ریحانه(مامان پارسا)
12 شهریور 92 10:57
سلام عزیزم خوبی چرا پیش ما نمیای خانم


عزیزممممممممممممممممممممممممممم
پیش شما هم میامممممم
مامان حسنا
12 شهریور 92 17:17
فاطمه جون خصوصی...
maman armita
13 شهریور 92 3:29
Salam azizam ramz ro baram nafastadi


دوباره براتون خصوصی میزارم
مامان آروین (مریم)
13 شهریور 92 10:01
به نظر من دزدی این نیست که دست دراز کنیم و پول و اموال دیگران رو تصاحب بشیم . قاون کپی رایت بدون اجازه صاحب آن بخ نظر من هم نوعی دزدیه . فاطمه جان حق داری که ناراحت بشی . امیدوارم خدا به راه راست هدایتشان کنه .


واقعا در مورد این قضیه کاملاً باهات موافقممم اما متاسفانه هیچوقت قانون کپی رایت راعایت نمیشه
امیدوارم به لطف پرودگار بی همتا
مهسا مامان مرسانا
14 شهریور 92 22:01



پگاه
5 مهر 94 9:31
مژده مژده مژده كلكسيوني از به روز ترين و شيكترين لباسهاي بچه گانه براي فرزندان نازنين و شيك پوش شما لباسهاي مجلسي دخترانه / پسرانه/ نوزادي ستهاي خوشگل دخترانه/ پسرانه/ نوزادي لباس مناسب براي انواع تم هاي تولد شلوار / لگ / تايت /و جوراب شلواريهاي بسيار شيك كفش مجلسي / اسپورتي / كتوني / بوت دامنهاي رنگي رنگي و تور تور ستهاي بافتني نوزادي در انواع و مدلهاي زيبا مناسب آتليه كاپشن / سوشرت / پالتو/ كلاه تاپ/ بلوز/ لباس راحتي/ لباس خواب و در نهايت تمامي آن چيزهايي كه آرزويش را داشتيد :princess: دوستان اين شماره من تو تلگرامه بهم پي ام بدين تا تو گروهم ادتون كنم ٠٩٣٠٩٢٣٥١٨٥ پيشنهاد ميدم اين فرصت بينظير رو از دست نديد ادمين گروه پوشاك بِيبي شيك
عسل
30 تیر 95 15:14
سلام مامان باران عزیزم،اگرمیشه بمن هم رمزبدهیداخه خیلی دخترها رودوستدارم ماشاالله دخترشماهم که خیلی نازودوستداشتنیه.