شكوفه بهاري زندگي  من و بابایی باران جانشكوفه بهاري زندگي من و بابایی باران جان، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

باران مامان و بابا

دختركِ بهاريم

1397/6/4 12:36
نویسنده : مامان باران
902 بازدید
اشتراک گذاری

 

مثل دیوارهای کوتاه، وقتی باران می‌چکد از آجرهای ترک‌خورده‌ی‌شان،‌ همان قدر تر و تازه، مثل جوجه‌های رنگی وقتی کز می‌کنند کف دستهایت و بعد که نگاه شان می‌کنی می‌بینی توی گرمای دستهایت خوابشان برده، همان قدر نرم و نازک. مثل کاشی‌های پر از طرح گل و گلدان مسجد نصیرالملک، همان‌قدر زرد و صورتی. مثل ساعت نه صبح شیراز، یازده شب استانبول، دوازده ظهر تهران. مثل  خانه‌های قدیمی که وسط اش یک حوض لاجوردی بود و عصرها صدای خانه می‌شد صدای آبی که از سر انگشتان پری برهنه‌ای در وسط حوض می‌چکید. تو؛ تو تمام حس‌های قشنگی هستی که در تمام عمر تجربه کرده‌ام. آن وقتهایی که مثل شاپرکی با بالهای رنگی كه گر دا گردِ خانه پرواز  می‌کنی. دخترکم...محبت

 

پسندها (8)

نظرات (3)

مامان صدرامامان صدرا
4 شهریور 97 17:12
محبت
fatemhfatemh
4 شهریور 97 18:24
❤❤
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
24 آذر 97 8:17
قلم زیبایی دارید

خدا دخترتونو حفظ کنه🌹🌹
مامان باران
پاسخ
مرسی از حضور گرم شما گل